مرد فقیر
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ق.ظ
مرد فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. مرد پرسید: کیک شکلاتی چند است؟ خدمتکار گفت 50 سنت. مرد پول خردهایش را شمرد بعد پرسید: کیک معمولی چند است؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عده ای نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودند با بی حوصلگی گفت: 35 سنت. مرد گفت: برای من کیک معمولی بیاورید. خدمتکار یک کیک آورد و صورتحساب را به مرد داد و رفت، مرد کیک را تمام کرد صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت. هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت، مرد فقیر روی میز در کنار بشقاب خالی 15سنت انعام گذاشته بود در صورتی که میتوانست کیک شکلاتی بخرد.
آری شکسپیر زیبا می گوید:
بعضی بزرگ زاده می شوند،
برخی بزرگی را بدست می آورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند...
۹۳/۱۰/۲۷
بعضی بزرگ زاده می شوند،
برخی بزرگی را بدست می آورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند...
خیلی عالیه خیلی.