طرز فکرها (راز ممنوعیت آدامس)

دیروز داشتم از تلویزیون یه مقدار از فوتبال بایرن مونیخ و دورتموند رو تماشا میکردم که چیزی نظرم رو جلب کرد.

به پیراهن تیم فوتبال بایرن مونیخ نگاه کنین:

چی ازش متوجه میشین؟

-------------------------------------------------------------

اگه خوب دقت کنین می بینید که نام باشگاه رو بالا درج کردند و نام بازیکن رو در پایین گذاشتند.

این موضوع قطعا اتفاقی نیست.

در خیلی از باشگاه ها برعکسه و نام بازیکن رو بالا درج میکنند.

به نظر من این فلسفه باشگاه بایرن مونیخ هست که اعتقاد داره باشگاه بالاتر از هر چیز دیگه ای هست و هیچکس نامش بزرگتر و بالاتر از نام باشگاه بایرن مونیخ نیست.

این موضوع رو بایرن مونیخ در عمل هم همیشه نشون داده و هیچوقت در این باشگاه، منافع رو فدای نام ها نکردند. حالا مقایسه کوچیکی انجام بدین و ببینین در فوتبال ما چی میگذره! یه عده باشگاه پرسپولیس رو به تباهی کشوندن و کلا ماها فقط سر کار هستیم و هیچ لذتی هم نمی بریم.

----------------------------------------------------------------

حرف من اصلا در مورد فوتبال نیست بلکه در مورد طرز فکر هست. واسه اینکه ثابت کنم منظور من در مورد طرز فکرها هستش توصیه میکنم این لینک رو هم با دقت ببینین:

[راز ممنوعیت آدامس!]

کجا هستند دوستانی که...

کسی که...

کسی که دربارهٔ پول و دستمزدش زیاد اصرار نمی‌کند و خیال می‌کند دیگران انصاف و شعور دارند، احمق نیست، مناعت طبع دارد.

کسی که برای شنیدن حرف‌ها و شعرها و قصه‌ها و اثار هنری یک جوان بی تجربه وقت می‌گذارد

و حوصله به خرج می‌دهد، احمق نیست، انسان است.

کسی که به موقع می‌آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمی‌گذارد،

احمق نیست، منظم و محترم است.

کسی که به دیگران اعتماد می‌کند و آن‌ها را سر سفرهٔ خود می نشاند و به خانه‌اش

راه می‌دهد یا به محفل دوستانه و چای و قهوه ای دعوت می‌کند

و صمیمانه و دوستانه رفتار می‌کند،احمق نیست، متواضع و مهربان است.

کسی که کتاب‌هایش را و یادداشت‌ها و جزوه‌هایش را به دیگران می‌دهد،

احمق نیست، مهربان و منصف است.

کسی که برای حل مشکلات دیگران به آن‌ها پول قرض می‌دهد یا ضامن وام آن‌ها می‌شود

و به دروغ نمی‌گوید که ندارم و گرفتارم، احمق نیست. کریم و جوانمرد است.

کسی که از معایب و کاستی‌های دیگران، درمی گذرد

و بدی‌ها را نادیده می‌گیرد، احمق نیست. شریف است.

چ

این هفته فیلم سینمایی «چ» از تلویزیون پخش شد. من با توجه به اینکه تعریف های زیادی در مورد این فیلم شنیده و خونده بودم نشستم و بیشترش رو تماشا کردم. (البته ابتدای فیلم رو ندیدم)

اما من که از دیدن این فیلم هیچ لذتی نبردم. تعجب کردم چطور این همه سر و صدا هم کرده بود. تنها وجه مثبتی که دیدم بازی قشنگ بابک حمیدیان بود. البته جلوه های وِیژه این فیلم هم خوب بود.

اما فکر کنم اگر کسی در مورد دکتر چمران کتاب مطالعه بکنه چیزهای بیشتری نصیبش بشه. در واقع از نظر من این فیلم صرفا بیان نظرات ابراهیم حاتمی کیا بود. اصلا خانم مریلا زارعی اون وسط چیکار می کرد؟! رنج و بدبختی رو که خیلی از جاهای فیلم می شد دید. شایدم این نقش در واقع می خواست شخصی رو نشون بده که بین حق و باطل و یا انتخاب چمران به عنوان نماینده انقلاب و همینطور برادرش به عنوان جدایی طلب، گیر کرده بود.

شاید بعضی ها یادشون بیاد که در دهه هفتاد سریالی با نام "سیمرغ" پخش می شد که در مورد شهیدان شیرودی و کشوری بود، البته گهگاهی تلویزیون باز هم اون سریال قشنگ رو پخش میکنه.

یکی از قسمت های سریال سیمرغ کاملا در مورد دکتر چمران بود. به نظر من چمرانی که در سریال سیمرغ دیدم بسیار بسیار برای من باور پذیرتر بود. اصلا گریم بازیگر نقش چمران خیلی خیلی بهتر از این فیلم "چ" بود. عکسی ازش پیدا نکردم وگرنه بهتون نشون میدادم که اون بازیگر چقدر شباهتش بیشتر از فریبرز عرب نیا بود. تازه به نظر من اگه صدای فریبرز عرب نیا رو دوبله کرده بودند و صدای خودش نبود خیلی بهتر هم می شد.

بوی نو شدن می آید...

گندم های هفت سین به گندمهای آسیاب گفتند:

قصه ی ما گرچه نان نداشت اما پایانی سبز داشت.

«« پایان امسالتان سبز باد. »»

آرزویم برایت این است: در میان مردمی که می دوند برای "زنده بودن"

آرام قدم برداری برای "زندگی کردن"

بدون شرح

پت و مت رو می برند جهنم، وسط راه بهشون میگن: بهتون یه آوانس میدیم. میگن چیه؟

میگن اینجا دو نوع جهنم داریم، یکی جهنم ایرانی ها و یکی هم جهنم خارجی ها. پت و مت می پرسن فرقش چیه؟ میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یکبار قیر داغ میریزن توی دهنتون، اما توی جهنم ایرانی ها هر روز!

خلاصه پت میگه من میرم توی جهنم خارجی ها و مت هم میاد توی جهنم ایرانی ها...

چند ماه بعد پت می بینه خیلی جهنم خارجی ها ناجوره! پیش خودش میگه بیچاره مت که هر روز قیر میخوره.

خلاصه میره سراغ مت، می بینه مت با رفیقاش نشستند دارن حال میکنن و خبری هم از قیر داغ نیست!!

پت با تعجب میگه جریان چیه؟؟

میگن بابا اینجا جهنم ایرانی هاست. یه روز قیر نیست، یه روز قیر هست ولی قیف نیست! یه روز هم که دو تاش هست یارو نمیاد سر کار، یه روز هم که همه چی جوره بخشنامه میاد قیر نریزین!!

نعمت های خداوند

امروز که داشتم از بی حوصلگی کانال های تلویزیون رو عوض می کردم، چند لحظه ای روی شبکه بازار توقف کردم. هه هه جاتون خالی یه آقایی داشت قیمت های آجیل و ... رو توضیح می داد.

همون لحظه پیش خودم گفتم مگه نه این که میگن:

خوان نعمت های خداوند گسترده هست تا آدمیزاد بر حسب نیازش بتونه استفاده کنه...

ولی آقایان و بانوان!! یک سری آدم خوش انصاف وقتی مغز بادام رو بیشتر از 40هزار تومان قیمت میزنن ما از کجا بیاریم که بخریم؟! باورکنین میشه یه کارهایی کرد که قیمتش حتی کمتر از نصف بشه. هیچی توی این دنیا نشد نداره...خودمون به دست خودمون نعمت های خدا رو از هم دیگه دریغ میکنیم :-(

اشکالی نداره. ما که همیشه شکر خدا رو به جا میاریم.

هیولایی معجزه گر

اگه سهراب سپهری منو ببخشه باید بگم:

من نمی دانم

که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است

بلکه زالوست که نجیب و مظلوم است

کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد

و زالویی کوچک چه کم از دست طبیبی دارد

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: زالو زندگی می بخشد و خود می میرد.

پدیده ی قرآنی دهه هفتاد

کیا یادشون هست؟

***

***

***

دیگه باید ایشان رو "حجة الاسلام سید محمد حسین طباطبایی"

صدا کرد.

شب نامه

افسوس و صد افسوس برای صدا و سیما

خیلی دوست دارم درباره این صدا و سیما یه چیزی بنویسم...ولی بازم پیش خودم میگم حرف زدن درباره اش هیچ فایده ای نداره و صدای ما که به گوش کسی نمیرسه.

چند روزی هست که یه سریال کره ای به اسم "افسانه خورشید و ماه" از شبکه سه پخش میشه که واقعا.....

اصن ولش کن هیچی نگیم بهتره. اونوقت میگن چرا مردم ما دیگه تلویزیون رو نگاه نمیکنن و سراغ ماهواره میرن. خب جوابش در محتوای برنامه های صدا و سیماست. مدیر جدید هم بیاد هیچ فایده نداره و حتی بدتر از قبل هم شده. این سریال "افسانه خورشید و ماه" حتی ارزش دیدن به عنوان سرگرمی رو هم نداره. اصن من نمیدونم بعضی از این مدیرها اون دنیا چطوری جواب خدارو بدن که اینطوری وقت مردم رو تلف میکنن.

حمام ها

تصویر دو نمونه حمام رو ببینید:

****

البته این دو تا حمام کاملا لوکس و رویایی هستند...

اما خیلی بعید هست که اونا مثل ما باشند و مثلا

زیر راه پله ای های خونشون رو تبدیل به حمام کنند!

اشتباه میگم؟!

این تفاوت نگاه به یک موضوع هستش.

همین چند روز پیش یک جایی خوندم که توالت هایی که ما استفاده میکنیم،

کاملا مغولی هستش و از فرهنگ اونا گرفته شده!!

در حالی که قبل از اون در زمان هخامنشی از سکوهای صندلی مانندی استفاده می شده

که شبیه به توالت فرنگی فعلی بوده!!!

عاقا مفاصلمون پــــوووکید...ای بابا

کمدین مورد علاقه تون کیه؟

احتمالا هر کسی در دنیای سینما و تلویزیون یک بازیگر طنز رو نسبت به دیگران بیشتر دوست داره. کمدین مورد علاقه من، روآن آتکینسون (Rowan Sebastian Atkinson) معروف به مستر بین هستش.

جزئیات بیشتر درباره این کمدین رو در «ادامه مطلب» ببینید.

باران لطف خداست

بالاخره امروز در شهرمون طعم یک باران خوب رو حس کردیم.

خدایا شکرت

بازم رحمتت رو بفرست.

چیزهای اضافه و بیخودی

دیدین وقتی نرم افزاری رو از یک سری سایت ها دانلود میکنیم به صورت زیپ شده هست؟

خب این زیپ بودنش مشکلی نیست. فقط هرچی فکر میکنم متوجه نمیشم چرا این سایتهایی که لطف میکنن نرم افزار رو برای ما قرار میدن، برای فایل های زیپ شده رمز قرار میدن!!

و خنده دار تر این هست که رمزش رو همونجا زیر لینک دانلود میگذارند!!!

واقعا چرا؟؟ هرچی فکر میکنم علتش رو سر در نمیارم :|

--------------------------------------------------------

یک کارشناس IT کامنت نوشته که: برای آلوده نشدن به ویروس هست.

دیالوگ های ماندگار باب اسفنجی و پاتریک

پاتریک: یه هواپیما از جنس طلا میخریم
باب اسفنجی: هواپیما از جنس طلا نمیتونه پرواز کنه
پاتریک: ما دیگه پولداریم قوانین فیزیک رو ما تاثیر نداره

-------------------------------------------------------------------------------

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﻰ: ﺩﺭ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﻫﺴﺘﻴﻢ؟
ﭘﺎﺗﺮﻳﻚ: ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ: ﺍﻭﻩ… ﺭﻭﺯ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻡ!

-------------------------------------------------------------------------------

باب اسفنجی: هیشکی به دوست زشتی مث من احتیاج نداره...!!
پاتریک: چرا... چون نسبت به قیافه خودشون احساس بهتری پیدا می کنن!!!

-------------------------------------------------------------------------------

نفتـــــــــــیییییییییه........نفــــــــــت!!

آهاااااای خبر دارم خبــــــــــر...

بدو بدو خونه دار و بچه دار زنبیل رو بردار و بیـــــــــار...

بیا که ارزونش کردم...

نفـــتیــه...نفــــــــت...

لیتری 950 تومان!!!

-----------------------------------

{لینک خبر}

---

پی نوشت: واقعا متاسفم که اوضاع ما روز به روز بدتر میشه و هیچکس نمیخواد درستش کنه.

تبریک

ز آسمان دل من خورشید و مه بر آمد

شب میلاد احمد^(ص) با پور حیدر آمد

همه شادی نمایید که میلاد نبی شد

جلوه ی نور صادق^(ع) ز بعدش منجلی شد

سوتی امشب تلویزیون

دو ساعت پیش داشتم شبکه آموزش رو نگاه میکردم. یهو شروع کرد به سرود شاد پخش کردن(چون بالاخره شب عید هست).

حالا فکر کنین این آهنگ شاد چی بود؟! آهنگ پرواز از گروه آرین...همون که میخونه: دو کبوتر وقتی که دل به هم می بازند......

باور کنین راست میگم...خیلی باحال بود آخه داشت تصاویر پرندگان و از این چیزا هم نشون میداد...مارو میگی صداشو زیاد هم کردیم که تا ته گوش کنیم..خخخخخ

پیش خودم گفتم لابد بخاطر مراسم های ازدواج این آهنگه گذاشته...

همچین که داشتم این فکرهارو می کردم یهو پخش کلیپ رو متوقف کردند!!! اونم نصفه کاره...

خلاصه امشب آنتن از دستشون در رفته بود خداییش خیلی مسخره و خنده دار بود. بعدشم که قطع کرد فوری یه آهنگ به مناسبت هفته وحدت پخش کردند...

نوستالژی بچه های آسمان و قصه های مجید

اگه فیلم این دو تا خاطره ی بچگیمون رو تلویزیون نشون بده، من یکی که حتما پایه دیدنش هستم.

***

---

فداکاری های بچه های آسمان و بخصوص سکانس آخر این فیلم یعنی همون جایی که ماهی ها به پاهای قهرمان فیلم بوسه میزنند رو نمیشه فراموش کرد.

شعرهای فی البداهه مجید که دیگه اصن نگــوو، همیشه هم که درحال خرابکاری بود.

سادگی این دو تا فیلم واقعا عالی بود. صحنه هایی بود از جنس مردم همان زمان.

پاسخ به یک سوال عام در مورد حجاب

توضیح: در این لینک [+] سوالی رو خوندم که شاید مورد پرسش خیلی از ما باشه. اما جوابی که کارشناس برنامه سمت خدا داده اند به نظرم جواب خوبی بود.

---

شخصی پرسیده  که:

دوستی دارم که می گوید: اگر در ایران هم مثل کشورهای غربی حجاب را آزاد می گذاشتند، ما دیگر نگران چشمهای ناپاک نبودیم و بی حجابی برای همه ی ما عادی می شد، آیا این نظر درست است؟

پاسخ – جواب دادن به این سوال سخت است. اگر ایشان مطالعاتی در جوامع غربی داشتند نظرشان این نبود. اگر بی حجابی برای آنها عادی شده است چرا در تبلیغ کالاها و شبکه های تلویریونی شان از زن های برهنه استفاده می کنند؟ معلوم است این موجود لطیفی که خدا آنرا خلق کرد هنوز لطافت خودش را دارد که مورد تبلیغ قرار می گیرد. شاید در نگاه هایشان عادی شده است ولی در وجودشان عادی نشده است. پس هنوز برای آنها بی حجابی و برهنگی جذابیت دارد که از آن استفاده می کنند. خداوند این جذابیت را گذاشته است و این جذابیت جایگزین ندارد.
اگر بی حجابی عادی شده است، چرا برای تنوع طلبی بدنبال لذت بردن مرد از مرد رفته اند؟ از لذت بردن از همجنس بدنبال لذت بردن از حیوان رفته اند ولی سیر هم نشده اند.
شاید آنها مثل ما به بی حجابی نگاه نکنند، و بی حجابی در جامعه ی اروپا عادی شده باشد، پس چرا هنوز خیانت هایی در محیط کاری و اداری دیده می شود؟ چرا کسی که به همه ی لذت ها دسترسی دارد به منشی خودش رحم نمی کند؟ اگر آزادی جنسی عادی شدن را بدنبال دارد، چرا تبلیغات ،تنوع طلبی، هم جنس بازی ،حیوان بازی و خیانت؟ پس در غرب بی حجابی عادی نشده است و ما فکر می کنیم که فضاهای خیابان شان عادی شده است ولی این طور نیست. نگاه هایی که مردم به بی حجاب ها می کنند عادی نیست، فکرهایی که در سرها می گردد عادی نیست. زیرا خدایی که ما را خلق کرده است فرمود که دو جنس مخالف برای همدیگر عادی نمی شوند. زیرا قرار است که این دو جنس مخالف با نگاه های خاص به یکدیگر نگاه کنند. پس بیایید بنده خدا بشوید تا از نگاه هایتان لذت ببرید. گناه نکنید زیرا بنده ی شیطان می شوید. و شیطان شما را به سمت تنوع طلبی می برد. و شما را مضطرب می کند. آنها حاضرند خودشان را به سخیف ترین و زشت ترین قیافه ها در بیاورند زیرا از زیبایی لذت نمی برد. آنها آنقدر زیبایی دیده اند که می خواهند مدل دیگری ببینند. اگر انسان زیبایی ها را در یک مورد حلال خودش می دید، به این بلاها گرفتار نمی شد.
فرد تشنه با یک نصف لیوان آب شیرین تشنگی اش برطرف می شود ولی کسی که آب شور دریا را می خورد هیچ وقت تشنگی اش برطرف نمی شود. حرام آب شور و حلال آب شیرین است. خدا فرموده است که نیاز جنسی ات را با حلال تامین کن تا سیراب بشوی. در قرآن داریم :مرد و زن مومن چشمهایشان را پایین بیاندازند.

دیالوگ ماندگار

به نظرم این یکی از دیالوگ های عالی ای بود که در فیلم دلشکسته شنیده بودم:

خسرو شکیبایی خطاب به مهمانان با این مضمون: (بعد از دستگیری دخترش و امیرعلی)

اینا خودگیری دارند، خودشون، خودشون رو می گیرند، خودشون، خودشون رو که گرفتند دوباره ریش گرو میگذارند خودشون رو آزاد می کنند...!

**********************

متاسفانه این ماجرا دقیقا وضعیت کشور ماست. هیچکس نمیتونه وضع رو عوض کنه و همینطوری داریم جلو میریم. فقط خدا و امام زمان^(عج) هست که داره مارو حفظ میکنه.

مثلا آخریش همین قضیه برداشت چند میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی هست. این همه جنجال و متهم کردن هم دیگه و در نهایت یه قاضی به سران قوا نامه میده و میگه پول بعدا بازگردانده شده! خب آخه این چه وضعیته؟ اون دنیا چطوری میخوان جواب خدارو بدن؟ این تازه یک نمونه اش بود. خودتون بهتر میدونین چه خبره.

تبریک بسیار

سالروز به امامت رسیدن ولی عصر^(عج) رو به همگی شما تبریک میگم

شلم شوربا

چند روز پشت سر هم توی اخبار مختلف اعلام می کنند که قراره تعرفه اینترنت تلفن همراه کم بشه و به نیم ریال برسه. امروز که مثلا نیم ریال شده کم کم مشخص میشه زیادم به نفع ما مشترکین نشده. اولا که نیم ریال واسه سیم کارت های دائمی هستش و برای اعتباری ها 0.75 ریال است! (ولی مدام توی رسانه ها 0.5 گفته میشه، اینم شگرد رسانه ای و تبلیغاتی هستش دیگه) و البته ایرانسل گرامی پیش قدم شده و نرخ طرح های خودش رو افزایش داده و عملا برای جبران پیش قدم شده. پس زیادم نمیشه به چیزی توی این مملکت دل خوش کرد و کلا به ما موقع انتخابات احتیاج پیدا میکنند. همراه اولم که کلا قربونش برم فقط آنتن میده و از اولم قرار نبود چیز دیگه ای بده.

من که توی موبایلم از نت استفاده نمیکنم (فقط وای فای دانشگاه) پس اصن به من چه... هرکاری دوس دارند بکنن.

باران بهترین نعمت خداست

نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه می لغزد

ولی باران نمی داند که من دریایی از دردم

به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم...

--------------------------------------------------

تنها ادامه می دهم در زیر باران

حتی به درخواست چتر هم جواب رد می دهم

می خواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم

ببار باران من نه چتر دارم نه یار...

---------------------------------------------------

قطره بارون ممکنه کوچک دیده بشه٬ اما یک گل تشنه ٬ همیشه منتظر باریدنشه

پی نوشت: بالاخره بعد از مدتها بارون رو دیدم. دیگه به این نتیجه رسیده بودم که توی این مملکت الان نماز باران واجب هست. ولی کیه که به فکر این چیزا باشه. بیخیال..........

من که رفتم زیر بارون چند دقیقه ایستادم و کیفش رو کردم. انشالله به حق این شبای عزیز خدا نعمتش رو از ما و زمین دریغ نکنه.

دعای امام سجاد (ع) برای باران:

اللهم اسقنا الغیث، ‌و‌ انشر علینا رحمتک بغیثک المغدق ‌من‌ السحاب المنساق لنبات أرضک المونق ‌فى‌ جمیع الآفاق؛  
خدایا! بارانى گوارا ‌به‌ ‌ما‌ بنوشان . بار الها! رحمتت ‌را‌ ‌به‌ واسطه ‌ى‌ باران هاى ریزان ‌از‌ ابرهایى ‌که‌ ‌در‌ آسمان روان اند ‌و‌ مأمور باریدن ‌بر‌ ‌گل‌ ‌و‌ گیاهان زمین گشته اند، ‌بر‌ ‌ما‌ فرو بار.